آنسوی هرچه حرف و حدیث امروز است...

بگذار عشــــــــق خاصیت تو باشد نه رابطه خاص تو با دیگری...

آنسوی هرچه حرف و حدیث امروز است...

بگذار عشــــــــق خاصیت تو باشد نه رابطه خاص تو با دیگری...

خسته ام مثل جوانی که پس از سربازی
بشنود یک نفر از نامزدش دل برده
مثل یک افسر تحقیق شرافتمندی
که به پرونده ی جرم پسرش برخورده
خسته ام مثل پسر بچه که درجای شلوغ
بین دعوای پدر مادر خود گم شده است
خسته مثل زن راضی شده به مهر طلاق
که پس از بخت بدش سوژه ی مردم شده است
خسته مثل پدری که پسر معتادش
غرق در درد خماری شده فریاد زده
مثل یک پیرزنی که شده سرباز عروس
پسرش پیش زنش بر سر او داد زده
خسته ام مثل زنی حامله که ماه نهم
دکترش گفته به درد سرطان مشکوک است
مثل مردی که قسم خورده خیانت نکند
زنش اما به قسم خوردن آن مشکوک است
خسته مثل پدری گوشه ی آسایشگاه
که کسی غیر پرستار سراغش نرود
خسته ام بیشتر از پیر زنی تنها که
عید باشد نوه اش سمت اتاقش نرود
خسته ام کاش کسی حال مرا می فهمید
غیر از این بغض که در راه گلو سد شده است
شده ام مثل مریضی که پس از قطع امید
در پی معجزه ای راهی مشهد شده است


نظرات 3 + ارسال نظر
مهرنوش 1393/07/30 ساعت 08:54 ب.ظ

امروز شمارمو عوض کردم خدا بهم صبر بده :(

علی صفری 1393/08/04 ساعت 12:47 ق.ظ http://safariali.blogfa.com

سلام
موفق باشید

بهنام 1393/08/04 ساعت 04:05 ب.ظ

سلام .

آره . منم خسته ام ...
خسته ام از این همه دردهایی که تو وجود آدما بیداد میکنه ...
خسته ام از غم ها و غصه ها ....
خسته ام از رنج ها و مشقت ها و افسوس ها ...
خسته ام ... خسته ...

خوب میدونم که یه روزی همه ی بدی ها محو میشن ...
فقط : امیدوارم هرچه زودتر تموم بشه ...

از پست زیباتون ممنونم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد