آنسوی هرچه حرف و حدیث امروز است...

بگذار عشــــــــق خاصیت تو باشد نه رابطه خاص تو با دیگری...

آنسوی هرچه حرف و حدیث امروز است...

بگذار عشــــــــق خاصیت تو باشد نه رابطه خاص تو با دیگری...

پاک...

انسان هایی بودیم  

که به پاک کردن عادت داشتیم  

ابتدا اشک هایمان را پاک کردیم  

سپس یکدیگر را ...

 

مرگ...

متاسفانه  

آنقدر با تو خاطره نساختم 

 

تا بعد از رفتنت 

زورشان به کشتن من برسد 

آنقدر خاطره ساخته‌ام با تو 

که تا همیشه 

زندگی‌ام درد کند! 

مثل بیماری که از درد خسته شده 

در آرزوی مرگ است! 


[بهمنـ عطائیـ]

شاعر...

شعر ،

ردیف وقافیه نمی خواهد !

بوی آغوش تو ،

هر دیوانه ای را

شاعر می کند….!!!!

زنی برای اشتباه...


 اشتباه می گیری

من را با صندلی ، با در ، با دیوار

با عطر ملایم ِ زنی که توی تاکسی کنارت می نشیند

و معلوم نیست تا کدام چهارراه

فقط زنی ست که کنارت نشسته!

حساب ِ تو از همه ی خیابان ها جداست 

و از همه ی بیمارستان ها،اداره ها،بانک ها 

حساب ِ تو چیزی نیست

که در کرایه ی یک مسیر کوتاه ، جا شود

تو با همه ی عابران ِ پیاده فرق می کنی

و با همه ی مردها

که سیگار می کشند و از راننده تشکر می کنند 

این را وقتی کنارت نشسته بودم و 

برایم از عشق می گفتی ، فهمیدم

اما تو نفهمیدی

هر زنی که روسری اش قرمز بود

من نیستم!

(از نیلوفر اعتمادی)

اشعاری از گروس عبدالملکیان...

به شانه ام زدی

که تنهایی ام را تکانده باشی

به چه دل خوش کرده ای ؟!

 تکاندن برف

از شانه های آدم برفی ؟!

 

2

دزدی در تاریکی

به تابلوی نقاشی خیره مانده است

 

3

صدای قلب نیست 

صدای پای توست

که شب ها در سینه ام می دوی

 کافی ست کمی خسته شوی

کافی ست بایستی

 

4

پرواز هم دیگر 

رویای آن پرنده نبود

دانه دانه پرهایش را چید 

تا بر این بالش 

خواب دیگری ببیند

 

۵ 

دریای بزرگ دور 

یا گودال کوچک آب

فرقی نمی کند

زلال که باشی 

آسمان در توست

 

کلید  

بر میز کافه جامانده است 

مرد

مقابل خانه جیب هایش را می گردد

آینده 

در گذشته جا مانده است

 

7

موسیقی عجیبی ست مرگ. 

بلند می شوی

و چنان آرام و نرم می رقصی 

که دیگر هیچکس تو را نمی بیند

 

 ۸

فراموش کن 

مسلسل را 

مرگ را 

و به ماجرای زنبوری بیاندیش 

که در میانه ی میدان مین

به جستجوی شاخه گلی ست

 

9

زیر این آسمان ابری

به معنای نامش فکر می کند 

گل آفتابگردان!

 

10

گرگ

شنگول را خورده است

گرگ

منگول را تکه تکه می کند...

بلند شو پسرم !

این قصه برای نخوابیدن است...